تقدیم به میرغوغا…مستان سلامت می کنند!

شهری ز تو زیر و زبر

هم بی‌خبر هم باخبر

وی از تو دل صاحب نظر مستان سلامت می‌کنند

نوشته‌شده در سیاست | برچسب‌خورده با , | دیدگاهی بنویسید

میر حسین یا می‌میرد، یا میرانده می‌شود: قهوه‌ی قجری یا حکم شرعی؟

 

 

 

 

 

 

 

سرانجام به نظر می‌رسد در آستانه‌ی حادثه‌ای قرار گرفته‌ایم، که اگر اندکی از لایه‌ی رویین آن فاصله بگیریم، فهرست روی‌داد‌های داغ‌مندانه‌ و سرنوشت‌ساز تاریخی‌مان، ورقی دیگر خواهد خورد. اما این‌بار زمان زیادی لازم نیست تا بدانیم که گسست آگاهی و فقدان تربیت سیاسی، کدام سیاه‌چاله را برای‌مان تدارک دیده است. بوی «قهوه‌ی قجری» و صدای «معدوم‌ت می‌کنم» ِ آن دیگری و انشای حکم شرعی تمام‌کش کردن، فضا را آکنده است. گیرم دست ما را خوانده‌اند و کار خورد را  نرم‌نرمک پیش می‌برند، تا زحمتی نرسد.

میرحسین می‌میرد، یا باید میرانده شود، چرا که سه‌سال پای‌داری در دستگاه سلطنتی دین؛ و رد هرگونه مصالحه، معنایی جز این ندارد که آزادی او یعنی عبور جریانی قدرت‌مند و خواهان تغییر، از ملاحظات پیشین. و اگر بماند، به مثابه‌ی استخوانی لای زخم، راه درمان دردهای بی‌درمان نظام را خواهد بست.

سرانجام به نظر می‌رسد به جایی رسیده‌ایم، که حتا اگر بخواهیم خطاهای گذشته را جبران کنیم، فرصتی باقی نمانده است. میرحسین یا می‌میرد و یا می‌میرانندش، و او در هر صورت به صحنه‌ی جنبش مردم ایران باز نخواهد گشت. چرا که او در نقطه‌ای ایستاده است که عبور از آن نه برای «نظام موجود» ممکن است، نه برای «آلترناتیوسازان»ی که در دوسال گذشته جز نمایشی از ناکارآمدی، قادر به ایفای هیچ نقشی نبودند؛ و نه اصلاح‌طلبان مشهور به حکومتی که تا موسوی زنده باشد، راه بر مصالحه‌ی آنان با حکومت بسته است.

میرحسین می‌میرد و «وطن‌بازان» صف کشیده برابر میزهای «ایران» در آن‌سوی آب‌ها، سرخوش از «فقدان ناگهانی یکی از همراهان جنبش سبز»، به نمایندگی از سوی ملت خاک‌پرست و باستان‌دین ایران، «دست تا مرفق به خون آلوده‌»ی او را مورد بخشایش قرار داده، و به خون‌خواهی او طرح قیام خواهند کرد.

 میرحسین را باید میراند، تا اصلاح‌چیان حکومتی، و تقیه‌گران حلقه‌ی لندن، و چهل‌دزدان تهران و کرمان و اصفهان، نفسی به راحت بکشند که مبادا سرانجام ِ لج‌بازی‌های این مرد یک‌دنده، به جایی بکشد، که نه از تاک نشان ماند، نه از تاک‌نشان. موسوی می‌میرد، و خاتمی رای می‌دهد و حسن خمینی تداوم دیکتاتوران را در نواده‌هایشان، به سنت حسنه تبدیل خواهد کرد.

 میرحسین باید میرانده شود، زیرا اگرچه حضور خودآگاه ما چنان از آگاهی تاریخی و سیاسی خالی بود، که مقهور رجاله‌های این‌سو و آن‌سوی آب، و ساده‌لوحی و فقدان جدیت خود شدیم، اما وجدان ناخودآگاه ما که سه سال گذشته را، گاه به سکوت و گاه به پرسش و گاه به انتظار بی‌هوده و احساس پنهانی از گناه گذرانده بود، تنها با شنیدن یک خبر، ناگاه در اوج خاموشی و خود به قضا سپردن، حساسیت‌های پنهان و ناباورش برانگیخته شد.

اما به نظر می‌رسد، در آستانه‌ی حادثه‌ای قرار گرفته‌ایم، که در صورت وقوع، بار گناه‌ش چنان است، که   مانند مادران و پدران‌مان در برهه‌های گذشته، رو به فراموش‌خانه‌ها خواهیم نمود، و از خود، (همان خود ِ خود کرده‌مان)، خواهیم گریخت و به عزای فرصت از دست رفته، به مجازات خود خواهیم نشست؛ و هم‌چون همان‌ها نیز، در کنار آن، همه‌ی بازی‌گران سیاست‌ورز را نیز به عقوبت بی‌اعتنایی، دچار خواهیم کرد. بعد از آن تا سال‌ها، «سیاست بدون حضور مردم»، تصویر ایران ماست.

نوشته‌شده در سیاست | برچسب‌خورده با , , , , , , , , , , , | دیدگاهی بنویسید

درحافظه تاریخ ​/ میرحسین ​/ تا انتها برسرخواسته های خود مستحکم خواهیم ایستاد. رهبران خود مردم هستند!

میرحسین، ضمن توصیه به دوری از افراط و تفریط ، «راه سبز» را مسیر عقلانی توصیف کرده و گفته ما تا انتها بر سر خواسته‌های خود مستحکم خواهیم ایستاد. وی گفت، رهبران خود مردم هستند. 

میرحسین در پاسخ به این پرسش «کی پیروز می‌شویم» کی به آن می رسیم؟ چه چیز ما را به آن می رساند؟ کدام قدم و اقدام آن را به پیش می اندازد؟ و چه چیز آن را کمال می بخشد؟

تمامی وجود ما سوال است. همین که خواسته ای در جامعه متولد می شود دیگر هیچ کس قادر نیست از برآورده شدن آن ممانعت کند و دولت ها تنها می توانند بر مقادیری چون زمان و میزان و شکل تحقق آن تاثیر بگذارند.

آیا ما هم می توانیم بر این مقادیر اثر داشته باشیم؟

آری، انسان ها به قدری که بصیرت و آگاهی از خود به نمایش می گذارند در خور نیکویی ها قرار می گیرند. کما اینکه در این مدت مردم ما بیش از آنکه از رنج های خود گنج به دست آورده باشند از برکات خردمندی خود بهره مند شده اند. 

میرحسین نسبت به نابردباری و افراط و تفریط هشدار می‌دهد و می‌گوید: «راه سبز ما یک مسیر عقلانی است و این یک بشارت است، زیرا نشان می‌دهد که ما تا انتها بر سر خواسته‌های خود مستحکم خواهیم ایستاد. اگر دچار تندروی و رفتارهای افراطی بودیم شک نکنید که با دستانی خالی از نیمه‌ی راه باز می‌گشتیم، زیرا افراط راه را برای تفریط باز می‌کند».

مخالفان مردم صحنه را ترک می‌کنند.

آیا آن روز باید کشوری تخریب شده برای ملت باقی بماند؟

آن چیزی که امروز باید نگران آن باشیم مصالح کشور است، زیرا کشور جز صاحبان اصلی‌اش کسی را ندارد که در این باره ابراز نگرانی کند. ساختن فردا را باید از امروز آغاز کنیم. باید برای فردا چنان مهیا باشیم که اگر همین فردا از راه رسید یکه نخوریم. باید هریک از ما مردم نه فقط نقش پیشوایی که مسئولیت آن را نیز بر عهده خود احساس کنیم…

نوشته‌شده در سیاست | برچسب‌خورده با , , , , | 2 دیدگاه

درحافظه تاریخ / اگر قیامت نشد گله ای نیست … رویای سبزمان را پاس بداریم!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرهنگ حقیقت خواهی و زیبایی پرستی و خیر خواهی را جانشین ضد فرهنگِ خودخواهی و دروغ گویی و زشت بینی و بد خواهی کنیم و بدانیم آنکه خواهان تغییر است، خودش هم باید جزیی از این پروسه باشد و از تزکیه و اصلاح خودش هم غافل نباشد.

کسی که به جنگ سیاهی می‌رود باید چراغی در دست و چراغی در دل داشته باشد و اجازه ندهد کدورت و غم و از آن بد‌تر سیاهی و کینه به دلش راه یابد. هدف ما جلوگیری از نهادینه شدن دروغ و شقاوت و تبدیل شدن آن‌ها به ارزش است.

و بدانیم با پایداری واستقامت است که میتوانیم این حیات سبز را قدر بدانیم و این فرصت سبز و این جنبش مدنی و آن انتخابات کذایی را بهانه‌ای سازیم برای گسترش ریشه‌ها در همه ابعاد زندگیمان برای خوب زیستن و سبز زیستن…

همچنان که میرحسین یاد آوری میکرد که: با این حال راهی را که شما ملّت بزرگ ایران برگزیده اید مسدود شدنی نیست و شما خلّاقانه نقش آفرینی خود را در این مسیر متجلّی خواهید ساخت و ما نیز در همه حال تا رسیدن صبح روشن فردا در کنارتان و همراه شما خواهیم بود.!
این ایستادگی ها سختی هایی دارد .
با سختی گشایش است و ما این گشایش را در جامعه خود و در حوزه عمومی امروز ملاحظه می کنیم.

 هموطن، ۲۲ خرداد نزدیک است. هر ایرانی یک صدا، یاران به نام آزادی ۲۲ خرداد و خرداد ها را پاس بداریم و فریاد برآوریم …
دیکتــــــــــــــــــــــاتور مطمئن باش به پـــــــــــایــــــــــــان ســــــــــــــلام خواهی کرد !

نوشته‌شده در سیاست | برچسب‌خورده با , , , , , , | دیدگاهی بنویسید

درحافظه تاریخ / میرحسین در اعتراض به اعدام ۵ زندانی سیاسی، آیا این است آن عدل علوی که به دنبالش بودیم؟

 میرحسین موسوی در بیانیه ای که در اعتراض به اعدام ۵ نفر از هموطنان و زندانیان سیاسی «فرزاد کمانگر «، «علی حیدریان»، «فرهاد وکیلی»، «شیرین علم‌هولی» و «مهدی اسلامیان» منتشر کرده بود و نوشته بود محاکم قضایی از آمران و عاملان جنایتهای کهریزک، کوی دانشگاه، کوی سبحان و تظاهرات روز عاشورا و مختومه کردن پرونده های فساد مالی، می پرسد: « چگونه است که به صورت ناگهانی در آستانه ماه خرداد، ماه آگاهی وحق جویی، پنج نفر را با حواشی تردید برانگیز به چوبه های دار می سپارند؟ آیا این است آن عدل علوی که به دنبالش بودیم؟»
میرحسین موسوی در بیانیه اش که در اعتراض به اعدام های صورت گرفته در زندان اوین منتشر کرده بود، اعدام پنج زندانی سیاسی کرد را محکوم کرده و نوشته بود: «اعلام اعدام ناگهانی پنج نفر ازشهروندان بدون آنکه توضیحات روشن کننده ای از اتهامات و روند دادرسی ومحاکمات به مردم داده شود شبیه روند ناعادلانه ای است که در طول ماه های اخیر منجر به صدور احکام شگفت آور برای عده زیادی از زنان و مردان خدمتگزار وشهروندان عزیز کشور ما شده است.»
میرحسین افزوده بود: «وقتی قوه قضائیه از طرفداری مظلومان به سمت طرفداری از صاحبان قدرت ومکنت بلغزد مشکل است که بتوان جلوی داوری مردم را در مورد ظالمانه بودن احکام قضایی گرفت.»
جمهوری اسلامی ایران سحرگاه یکشنبه، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، شیرین علم هولی، مهدی اسلامیان و فرهاد وکیلی را از جمله به اتهام عضویت در گروهک های ضدانقلاب به دار آویخت. اتهامی که هیچوت به اثبات نرسیده بود.

نوشته‌شده در سیاست | برچسب‌خورده با , , , , , , , , , | ۱ دیدگاه

درحافظه تاریخ ​/ میرحسین / درآخرین فرصت به روشنی اعلام کرد «امیدی به انتخابات و شرکت در آن نیست!»

 

  اینک اما در سردترین فصل حیات سیاسی معاصر ایران، دوباره سیرک انتخاباتی جدیدی به راه افتاده است. حکومت که مشروعیت خود را از دست رفته می‌بیند به دنبال آن است که به این فضای بسته‌ی خفقان‌آور٬ به خیال خام خویش٬ گرمایی ببخشد تا برای اجرای نمایشنامه مضحک انتخابات، باز تعدادی تماشاچی و بازیگر فراهم نماید.

لذا همانگونه که میر حسین موسوی درآخرین پیام و در آخرین فرصت از درون زندان محصورش نوشت امیدی به انتخابات و شرکت در آن نیست.

مهم‌ترین پیام میرحسین در مورد انتخابات بود که به روشنی اعلام کرد»:
امروز خواست عمومی برای سازوکاری کارآمد جهت انتخابات که در آن اطمینان ملی حاصل شود و دروغ، تقلب و تزویر جایی نداشته باشد، به یک مطالبه انکار ناپذیر مردمی تبدیل شده است.

میرحسین همچنین درآخرین پیام در آخرین فرصت به روشنی اعلام کرد امیدی به انتخابات و شرکت در آن نیست!»
آینده روشن است. “ وی با اشاره به انتخابات پیش روی تاکید کرده بود: “با توجه به تداوم وضعیت فعلی نمی توان امیدی به انتخابات مجلس و شرکت در آن داشت.”

در هر قدمی در آینده تجربه تلخ و مشروعیت‌‌زدای جریانات اخیر باید پیشاروی ملت باشد و نباید هیچ فرصتی برای روشن‌تر شدن ابعاد این دروغ و تقلب بزرگ و پی‌آمدهای تلخ آن از دست برود.

نوشته‌شده در سیاست | برچسب‌خورده با , , , , , , | ۱ دیدگاه

درحافظه تاریخ / یادتان هست؟ مردم ز سر صمیمیت میخوانند، همواره به نام کوچکت…. میرحسین!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در کشاکش طوفان، نرگس را مجال روییدن نیست.

بیاد بیاوریم که «میرحسین» همواره تاکید میکرد که این حیات سبز را قدر بدانیم و این فرصت سبز و این جنبش مدنی و آن انتخابات کذایی را بهانه‌ای سازیم برای گسترش ریشه‌ها در همه ابعاد زندگیمان برای خوب زیستن و سبز زیستن.

فرهنگ حقیقت خواهی و زیبایی پرستی و خیر خواهی را جانشین ضد فرهنگِ خودخواهی و دروغ گویی و زشت بینی و بد خواهی کنیم و بدانیم آنکه خواهان تغییر است، خودش هم باید جزیی از این پروسه باشد و از تزکیه و اصلاح خودش هم غافل نباشد.

درستی رفتارمان را با ارزش‌ها و اخلاقیاتمان محک بزنیم نه با دشمنی ! هویت ما سبز است و دشمن پنداریِ همگان و برگرفتن هویت از دشمنی و دشمن سازی آئین ما نیست.

بدانیم سبز بودن فقط یک جهت گیری سیاسی برای برنشاندن یک رئیس جمهور انتخابی به جای یک رئیس جمهور انتصابی نیست. سبز شجره ای است که هم و غمش ساختن و اصلاح است نه ویرانگری و تخریب.

دوستان سبز؛ باید همانطور که میرحسین گفته است «به زندگی آن هم از نوع پر نشاط و سبزش برگردیم». جنبش ما باید بتواند زندگی را بهترکند و سرانجاممان را سبز کند و عاقبت به خیری برای ما بیاورد.

یادمان باشد کینه و نفرت است که مملکت را به این روز انداخته است. یادمان نرود و هرگز یادمان نرود که بحث برسر این نیست که رئیس جمهور چه کسی باشد چرا که جنبش سبز با اشخاص مخالف نیست با رویه‌ها مخالف است با دروغ و بی‌رحمی و جهل مخالف است کینه‌ای از اشخاص ندارد ولی دست از نقد جهالت و وقاحت و شقاوت برنمی دارد و مواظب است طی این مبارزه دچار دروغ و بی‌انصافی حتی نسبت به رقیب نشود.

نوشته‌شده در سیاست | برچسب‌خورده با , , , , , | 2 دیدگاه

دلهای پُر مهرمان را به روزهای سبز بهاری پیوند میزنیم و شادی را برای یکدیگر به ارمغان میآوریم. نوروزتان پیروز

باز کن پنجره ها را ای دوست 
هیچ یادتان هست? 
که زمین را عطشی وحشی سوخت 
برگ ها پژمردند 
تشنگی با جگر خک چه کرد 
هیچ یادتان هست?
توی تاریکی شب های بلند 
سیلی سرما با تک چه کرد 
با سرو سینه گلهای سپید 
نیمه شب باد غضبنک چهکرد 
هیچ یادتان هست?

حالیا معجزه باران را باور کن
و سخاوت را در چشم چمنزار ببین
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد
خک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی 
تو چرا اینهمه دلتناگ شدی
باز کن پنجره ها را 
و بهاران را 
باور کن….

از فریدون مشیری
نوشته‌شده در هنر و ادبیات | برچسب‌خورده با , , , , | ۱ دیدگاه

آن‌ها‌ كه بلد نيستند دوست بدارند / / روزنوشت

 

 

 

 

 

رضا رئیسی /  در زندگي شما كساني مي‌آيند كه مي‌گويند دوست‌تان دارند. شايد هم راست بگويند، اما در رفتارشان مي‌بينيد كه چقدر بد دوست‌تان دارند، و بلد نيستند دوست‌ بدارند.

اين بدان خاطر است كه هر قدر به منبع مهر و عاطفه نزديك‌تر مي‌شوند خود را نامهربان‌تر مي‌بينند. حقير‌تر و كم توان‌تر ، و در عشق ورزيدن نالايق‌تر. پس از شما مي‌ترسند. ترس از چهره و قلب شما نيست، ترس از احساس زلالي‌ست كه در رفتار و گفتارتان داريد.

از برخورد خالصانه‌اي كه در ارتباط با آن‌ها جاريست. پس وقتي نمي‌توانند بر ترس خود فايق آيند، موضع مي‌گيرند. خط و نشان مي‌كشند. مي‌گريزند. قهر مي‌كنند.

ژست مي‌گيرند و فرار مي‌كنند. همه‌ي داستان اين است كه  مي‌خواهند ترس‌شان پنهان بماند. مي‌گويند دوست‌تان دارند، اما اندوهگين‌تان مي‌كنند. مي‌گويند براي‌تان آرامش مي‌خواهند اما لحظه‌اي شما را به حال خودت وانمي‌گذارند.

مدعي‌اند مراقب شما هستند اما كارشان فقط پاييدن است.

مي‌گويند دلسوز شمايند، اما حبس و حصرتان مي‌كنند. نزد چنين كساني هيچ نشاني از خوب و بد نيست.فقط تلاش مي‌كنند از پس شما برآيند.

غافل از آن كه بر سايه شما هم احاطه ندارند و به خاطر ترس جاودانه و غرور بي ربط‌‌‌شان تا ابد محكوم‌اند به بي كسي.

نوشته‌شده در اجتماعی | برچسب‌خورده با , , , | 2 دیدگاه

درحافظه تاریخ / میرحسین/ خواست عمومی برای انتخابات که دروغ، تقلب وتزویر نباشد، به یک مطالبه انکار ناپذیرمردمی تبدیل شده است!

«مهم‌ترین و کلیدی‌ترین پیام میرحسین موسوی در سه سال گذشته، نه بیانیه‌های متعددش بود، نه مصاحبه‌ها و پیغام‌هایی که از او انتشار می‌یافت. مهم‌ترین پیام میرحسین در مورد انتخابات بود که به روشنی اعلام کرد»:

امروز خواست عمومی برای سازوکاری کارآمد جهت انتخابات که در آن اطمینان ملی حاصل شود و دروغ، تقلب و تزویر جایی نداشته باشد، به یک مطالبه انکار ناپذیر مردمی تبدیل شده است. 

میرحسین همچنین درآخرین پیام در آخرین فرصت به روشی اعلام کرد امیدی به انتخابات و شرکت در آن نیست!»
 آینده روشن است. “ وی با اشاره به انتخابات پیش روی تاکید کرده بود: “با توجه به تداوم وضعیت فعلی نمی توان امیدی به انتخابات مجلس و شرکت در آن داشت.”

در هر قدمی در آینده تجربه تلخ و مشروعیت‌‌زدای جریانات اخیر باید پیشاروی ملت باشد و نباید هیچ فرصتی برای روشن‌تر شدن ابعاد این دروغ و تقلب بزرگ و پی‌آمدهای تلخ آن از دست برود.

و اکنون همانطور که میرحسین به دفعات بیان نمود «مسئولیت تاریخی ماست که به اعتراض خود ادامه دهیم و از تلاش برای استیفای حقوق مردم دست بر نداریم.»

نوشته‌شده در سیاست | برچسب‌خورده با , , , , , | دیدگاهی بنویسید