اشتراک خوراک
-
به 45 مشترک دیگر بپیوندید
دسته ها
- هنر و ادبیات (27)
- ورزش (1)
- اجتماعی (50)
- سیاست (279)
- سرگرمی (6)
وبنوشت های دیگران
جستجو
-
نوشته های تازه
- تقدیم به میرغوغا…مستان سلامت می کنند!
- میر حسین یا میمیرد، یا میرانده میشود: قهوهی قجری یا حکم شرعی؟
- درحافظه تاریخ / میرحسین / تا انتها برسرخواسته های خود مستحکم خواهیم ایستاد. رهبران خود مردم هستند!
- درحافظه تاریخ / اگر قیامت نشد گله ای نیست … رویای سبزمان را پاس بداریم!
- درحافظه تاریخ / میرحسین در اعتراض به اعدام ۵ زندانی سیاسی، آیا این است آن عدل علوی که به دنبالش بودیم؟
نوشته های برتر
آرشیو مطالب
برچسب های برتر
- (احمد شاملو)
- آزادی
- احمد زیدآبادی
- اسفند سبز
- اسلام
- اعتصاب غذا
- اعدام
- اقتدارگرایان
- انتخابات
- اوین
- بند ۳۵۰ اوین
- بهروز جاوید تهرانی
- تقلب
- جانباختگان جنبش سبز
- جنبش دانشجوئی
- جنبش سبز
- حسین رونقی ملکی
- حکومت اسلامی
- دانشجویان
- دانشجویان سراسر ایران
- درحافظه تاریخ
- دروغ
- دکتر زهره افتخاری
- دیکتاتور
- راه سبز امید
- رهبران جنبش سبز
- روز جهانی کارگر
- روز کارگر
- زندان اوین
- زندان ها
- زندانی
- زندانیان سیاسی
- زهرا بهرامی
- زهرا رهنورد
- سختی ها
- سرکوبگران
- سعید ملک پور
- سه شنبه های سبز
- شاعر آزادی
- شرف آل قلم
- شهدای جنبش سبز
- صانع ژاله
- فاطمه کروبی
- فروغ فرخزاد
- فریدون مشیری
- فیسبوک 25 اردیبهشت
- ما ایستاده ایم
- ما بیشماریم
- مانا نیستانی
- مجموعۀ ابر و کوچه
- مجید توکلی
- محمد مختاری
- مردم ایران
- مهدی اخوان ثالث
- مهدی کروبی
- میرحسین
- میر حسین موسوی
- میرحسین موسوی
- ناصر حجازی
- نسرین ستوده
- نوروز
- نیک آهنگ
- هاله با عزت
- هاله سحابی
- همراه شو عزیز
- پایداری
- چهارشنبه سوری سبز
- کارتون
- کاریکاتور
- کهریزک ها
- یازدهم اردیبهشت
- ۱۰ اسفند
- ۲۲ خرداد
- ۲۵ اردیبهشت
- ۲۵ بهمن
بایگانی دسته بندی ها: هنر و ادبیات
دلهای پُر مهرمان را به روزهای سبز بهاری پیوند میزنیم و شادی را برای یکدیگر به ارمغان میآوریم. نوروزتان پیروز
باز کن پنجره ها را ای دوست هیچ یادتان هست? که زمین را عطشی وحشی سوخت برگ ها پژمردند تشنگی با جگر خک چه کرد هیچ یادتان هست? توی تاریکی شب های بلند سیلی سرما با تک چه کرد با … ادامهی خواندن
نوشتهشده در هنر و ادبیات
برچسبخورده با فریدون مشیری, نوروز, بهار, بهار را باور کن, بهاران
۱ دیدگاه
دریاچه ارومیه …. » مانا نیستانی «
… اعتراض به وضعيت دریاچه در حال مرگ ارومیه !
قصه نیستم که بگویی، نغمه نیستم که بخوانی، صدا نیستم که بشنوی، من دردِ مشترکم مرا فریاد کن! شاعر آزادی “احمد شاملو”
اشک رازیست لبخند رازیست عشق رازیست اشکِ آن شب لبخندِ عشقم بود. □ قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی… من دردِ مشترکم مرا فریاد … ادامهی خواندن
نوشتهشده در هنر و ادبیات
برچسبخورده با (احمد شاملو), من دردِ مشترکم مرا فریاد کن, شاعر آزادی
2 دیدگاه
بگذار این وطن دوباره وطن شود ……… ! صدای شاعر آزادی “احمد شاملو “
شعر لنگستون هیوز با ترجمه و صدای شاعر آزادی “احمد شاملو “ ………………………………. بگذارید این وطن دوباره وطن شود. بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود. بگذارید پیشاهنگ دشت شود و در آنجا که آزاد است منزلگاهی بجوید. (این وطن … ادامهی خواندن
نوشتهشده در هنر و ادبیات
برچسبخورده با (احمد شاملو), لنگستون هیوز, بگذار این وطن دوباره وطن شود, شاعر آزادی
۱ دیدگاه
آه اگر آزادی سرودی میخواند …… کوچک “ “ کوچک تر حتی از گلوگاه یک پرنده ! … صدای شاعر آزادی “احمد شاملو “
آه اگر آزادی سرودی میخواند کوچک همچون گلوگاهِ پرنده ای، هیچ کجا دیواری فروریخته بر جای نمیماند سالیان بسیار نمیبایست دریافتن را که هر ویرانه نشانی از غیاب انسانیست که حضورِ انسان آبادانیست. همچون زخمی همه عُمر خونابه چکنده همچون … ادامهی خواندن
نوشتهشده در هنر و ادبیات
برچسبخورده با (احمد شاملو), آه اگر آزادی سرودی میخواند, شاعر آزادی
۱ دیدگاه
باد ما را با خود خواهد برد، در شب کوچک من، افسوس… به یاد فروغ که در در حصرشد؛ ورود به آرامگاه فروغ در سالروز تولدش ممنوع شد!
باد ما را خواهد برد فروغ فرخزاد در شب کوچک من، افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد در شب کوچک من دلهرهی ویرانیست گوش کن وزش ظلمت را میشنوی؟ من غریبانه به این خوشبختی مینگرم من به نومیدی خود … ادامهی خواندن
بر آنم کە زندگی کنم، بر آنم کە عشق ورزم، پیش از آنکه واپسین نفس را برآرم…..صدای شاعر آزادی “احمد شاملو “
بر آنم کە زندگی کنم، بر آنم کە عشق ورزم؛ صدای احمد شاملو بر آنم کە زندگی کنم، بر آنم کە عشق ورزم پیش از آنکه واپسین نفس را برآرم، پیش از آنکه پرده فرو افتد، پیش از پژمردن آخرین … ادامهی خواندن
اگر بایستی و به طرف هر سگی سنگ پرتاب کنی ….. مانا نیستانی
اگر قرار باشد بایستی و به طرف هر سگی که واق واق می کند سنگ پرتاب کنی هرگز به مقصد نمی رسی. «لارنس استرن»
شهر من رقص کوچه هایش را باز میابد ،، ،، ،، ،، شاملوى بزرگ، شاعر آزادى
هيچ كجا، هيچ زمان، فرياد زندگى بى جواب نيست من زنده ام فرياد من بى جواب نيست قلب خوب تو جواب فرياد من است
شاملوى بزرگ، شاعر آزادى …. من همدستِ تودهام …ای خداوندانِ خوفانگیزِ شبپیمانِ ظلمتدوست!
شاملو شاعر آزادى است. او از بند ميگويد و زندان و از هم درگسستن زنجير و رهايى. من همدستِ تودهام تا آن دَم که توطئه میکند گسستنِ زنجیر را تا آن دَم که زیرِ لب میخندد دلش غنج میزند و … ادامهی خواندن